سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Abrash
  کوتاه نوشته ها یادداشت های وبلاگ
  • مانی غریبی ( چهارشنبه 85/12/9 :: ساعت 7:48 عصر)

    سلام خدمت همه ی عزیزان گل .. راستش یه مدتی بود به خاطر یه سری مسائل اصلا نمیتونستم راحت باشم و راحت بنویسم .. تقریبا بعد از فوت ِ دوست خوبم مرحوم حسن نظری .. هر کار میکردم نمیشد اونجوری که باید بشه ... بشه .. البته هنوزم نشده ها ولی خب چه کنیم .. کم کم باید بشه ..
    خلاصه این که توی این مدت اتفاقای جالب خیلی افتاده ... مثلا یکی از این باحالا و خنده دارش همین فرار شهرام جونه .. همون شهرام ِبود که ورودش به صحن مجلس آزاد بودا، همونو میگم . همون که کلی به همه ی کله گنده ها و وزیرا و وکیلا قرض !! داده بود تا اموراتشون بگذره و دستشون جلوی کسی دراز نشه، همون میگما ... خب خدا رو شکر که احتمالا همتون میشناسیدش .. آره این بابا یه شوخی کرده و فعلا فرار کرده .. حالا نمیدونم چرا ملت اینهمه بزرگش میکنن .. آقا مثلا خود شما .. تا حالا نشده یه بازی این فرمی یا یه شوخی این مدلی با یکی از دوستاتون بکنید .. مثلا به شوخی یکی از وسایلشو بردارید و فرار کنید اونم دنبالت بدوه .. خب این که بد نیست .. اتفاقا از جهات مختلفی هم خوبه .. مثلا این که شما دنبالش بدو بدو میکنی و اونم میدوه در نتیجه یه ورزش و تحرکی میکنی و در نتیجه اون چربیای اضافیت اب میشه. یا این که روحیه ی طرف مقابلت عوض میشه .. خب این کجاش بده .. شاد کردن دل یه مومن ِ دیگه .. ثواب هم که داره .. خلاصه این شهرام هم خواسته یه شوخی ای کرده باشه .. قرار نیست موقع بدو بدو کردن بهش بد و بیراه بگید که .. خیلی بچه ی خوبیه .. ببین چه قشنگ داره به ما میخنده .. حیوونکی شوخی کرده ..

    شهرام جزایری عرب

    تازشم این بنده خدا خیلی وقت بود بیرون از اوین نیومده بود روحیش خراب بود .. از روی عادت برای این که روحیش عوض بشه رفته دوبی یه چرخی بزنه بعدش میاد ..
    راستی میگن آقا پلیس زحمت کشِ دوبی .. همون که شبا که ما میخوام .. اون اقا پلیسه بیداره .. هی ما خواب خوب می بینیم اون دنبال شکاره .. پنج نفر مضنون شبیه شهرام جون رو گرفتن .. میدونید چطوری ..
    این آقای بوآرو (همون پواروی عربا) اول رفتن پشت سر پنج نفر که قیافشون از پشت خیلی شبیه آدمای مشکوک بوده .. بعدا یهو گفتن .. شححححرام ... بعدا منتظر شدن .. هرکدومشون که پشت سرشون رو نگاه کردن اینا هم مهلت فرار بهشون ندادن و دستگیرشون کردن .. آخه توی مملکت عرب کسی نمیدونه شهرام یعنی چی .. در نتیجه هرکی یییهو پشت سرشو نگاه کنه پس حتما شهرامه دیگه ..
    اما خب خدا رو شکر در بازجویی های اول خیلی زود معلوم شده که سه تا از این بنده خداها اصلا شهرام نبودن ..
    الان میگم از کجا این آقای بوآرو متوجه شده این سه تا اصلا شهرام نیستن ..
    بازم یه روش منحصر به جماعت عرب به خرج دادن .. (البته من میدونما .. این روشا حتما مال فرار مغزای خودمون بوده ها .. اینا به اسم خودشون ثبت میکننشون .. الهی که جیززز جیگر بزننن این عربا)
    روششون هم این بوده که بازجو از متهمین پرسیده بوده شما شهرام جزایری هستی؟ اونام گفتن لا .. در نتیجه سه تا اولی رو ول کردن .. آخه میدونید از کجا مطمئن شدن که این سه تا شهرام نیستن .. آخه بازجووه به عربی پرسیده که انت َ شححححراممم؟ اون سه تا هم گفتن لا .. خب شهرام جزایری ماهم که فارس .. پس اگه این سوالو ازش کنن به جای لااااا باید بگه .. هااااا؟
    اما اون دوتای دیگه ..
    اون دوتای دیگه اصلا همکاری نمیکنن .. یکیشون که خیلی همه رو کلافه کرده .. هرچی بهش میگن انت َ شححححرام؟؟ هی گریه میکنه و میگه اممممیییی .. امییی (به عربی یعنی مامان .. مامان) .. تازه خیلی هم بی ادبه .. این پستونکش رو هم از دهنش در نمیاره ..

    اونیکی هم زبون نفهم بازی در میاره .. هی بهش میگن انت َ شححححرام؟ به جای این که بگه لا ... میگه من انتَ .. انا انتِ ( زیر نویس - اوااااا!! من خانومم .. شهرام کیه اخوی ها)
    البته دوستان خیلی خودشون رو به زحمت نندازن که آخر فیلمو حدس بزننا .. چون خود نویسنده ی این فیلم هم نمیدونه که آخر این فیلم آدم خوبه آدم بده رو میگره یا اینکه ادم بده ادم خوبه رو میگره و باهم ازدواج میکنن ..
    خلاصه این که از جوینده تقاضا داریم که چیزی نگه بذاره ملت تا آخر فیلم سر کار باشن .. ممنون از لطف همتون!






    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نقطه سرخط یا شایدم ، ته خط
    چرا رکسانا صابری آزاد شد؟!!
    روزی آمدیم ، روزی خواهیم رفت
    بارش برف در 11 امین روز بهار
    کامنت پرمغز یه دوست بی مخ :D
    قلب شکسته
    بهار را بیمار و زخم خورده به شهرمان آوردند
    سال 87 چگونه گذشت؟
    پراید یا کمری مولانا در بودجه 88 تصویب شد
    وبلاگ تعطیل
    تقارن دو زیبایی
    فصل هزار، یک رنگی
    رزمنده هایی که به جبهه رفتن
    کوته نوشتها
    هفته ی نگاه های جدید
    [عناوین آرشیوشده]